:: مجنــون حریــف غصــه لیـلا نـمی شـود ...

فـالی زدم به حضـرت حافظ بـازگفت / بخـت همیشه بستـه ما وانمی شود
آب ازسرم گذشت دراین موج بیکسی / ساحل حریف طعنه دریانمی شود
دلخوش به هیاتم که شنیدم حضورتو / جز در هوای روضه سقا نمی شود
جان دودست حضرت عباس جان مشک / آقابیاکه بخت دلم وا نمی شود
:: اللهـم انـی اعوذبـک مـن الکــرب و البــلاء
سلام
بر تو ای شهید، سلام بر تو ای مظلوم، سلام بر تو ای عطشان، سلام بر تو که پدرشهید،
برادرشهید، عموی شهید، فرزند شهید و سید وسرور شهیدان مظلوم هستی. ای حسین جان
وجود تو سرمایه اسلام و شهادت تو احیاگر اسلام عزیز است، حسین جان خاک تو توتیای
چشم اولیاء و شفابخش دردها و آلام دنیوی و اخروی بشر است. چه میتوان از توگفت حال
آنکه تو خود همه چیزهستی؟! از ازل تا ابد باقی میمانی و از آدم ابوالبشر تا خاتم الانبیا
تو را زیارت کرده اند و برمصائبت گریستند.
امّا کربلا! کربلا چیست؟ کربلا هم کرب است
هم بلا، هم رافع کرب است هم دافع بلا، کربلا همان بهشت است، کربلا همان قیامت است،
کربلا همان حساب و میزان است، کربلا کربلاست!
کرب یعنی گرفتاری
و مشقّت و بلا یعنی عذاب و عقاب...
کربِ کربلا برای
دشمنان اسلام و امامت و ولایت میباشد، چراکه آنان با بی اعتنائی (به خاک بهشت در
روی زمین) کرب و گرفتاری برای خود آفریدند که بلای آخرت را بدنبال دارد. آنان
فروختند آخرت و دنیای خویش را در کربلا، برای وعده و خیالهای باطل و فاسد. آری آنان برای خود کرب و بلا ساختند حال آنکه کربلا، کرب و بلائی
برای حسین نداشت! بلکه رافع و دافع کرب و بلای حسین و شیعیان او بود و هست... با نام آن زمین، با خاک آن زمین،
با حرمت آن زمین و به آبروی قتیلان و اسیران آن زمین، اسلام و امت مسلمان نجات یافت.
حسین بسوی کربلا
می آید به مانند ماهی که سالها ازدریا بدور افتاده باشد، حسین را درکربلا نکشتند!
حسین را در شام کشته بودند! حسین قتیل ثقیفه بود! آنجائیکه ولایت و امامت را غصب
کردند، حسین در کربلا زنده شد و از زندگی خویش اسلام را زنده کرد، آنهنگام که به کربلا واردشد و دیگر مرکب حرکت نکرد، مرکب را عوض کردند و بازحرکت
ننمود، تا سه مرتبه... مرکب حرکت ننمود و آنگاه فرمودند: فرود آیید که اینجا مقتل من و
مدفن من و مردان من است و اینجا خیمه های ما را غارت میکنند و خون ما را میریزند،
که این خبر را از جدم رسول خدا شنیده ام!...