ابوحنيفه : آرى .
امام : واى بر تو اولين كسى كه بر اين اساس نظر داد شيطان بود.
وقتى كه خداوند به او دستور داد كه به آدم سجده كند، گفت : من سجده نمى كنم ، زيرا كه مرا از آتش آفريدى و او را از خاك و آتش گرامى تر از خاك است.
سپس امام براى باطل بودن قياس مواردى از قوانين اسلام را كه بر خلاف اين اصل است ذكر نمود و فرمود:
به نظر تو كشتن كسى به ناحق مهمتر است يا زنا؟
ابوحنيفه گفت : كشتن كسى به ناحق .
امام : بنابراين اگر عمل كردن به قياس صحيح باشد، پس چرا براى اثبات قتل دو شاهد كافى است ولى براى ثابت نمودن زنا چهار شاهد لازم است ؟ آيا اين قانون اسلام با قياس سازگار است ؟
ابوحنيفه : نه .
امام : بول كثيف تر است يا منى ؟
ابوحنيفه : بول .
امام : پس چرا خداوند در مورد اول مردم را به وضو گرفتن امر كرده ، ولى در مورد دوم دستور غسل كردن صادر فرموده ؟ آيا اين حكم با قياس سازگار است ؟
ابوحنيفه : نه .
امام : نماز مهمتر است يا روزه ؟
ابوحنيفه : نماز.
امام : پس چرا بر زن حائض قضاى روزه واجب است ولى قضاى نماز واجب نيست ؟ آيا اين حكم با قياس سازگار است ؟
ابوحنيفه : نه .
امام فرمود: شنيده ام كه اين آيه را (( ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم ))  يعنى در روز قيامت بطور حتم از نعمتها سؤ ال مى شويد چنين تفسير مى كنى كه : خداوند مردم را از غذاهاى لذيذ و آبهاى خنك كه در فصل تابستان مى خورند مؤ اخذه و بازخواست مى كند.
ابوحنيفه گفت : درست است من اين آيه را اين طور تفسير كرده ام .
امام فرمود: اگر مردى تو را به خانه اش دعوت كند و با غذاى لذيذ و آب خنكى از تو پذيرايى كند و بعد براى اين پذيرايى به تو منت بگذارد، درباره چنين كسى چگونه قضاوت مى كنى ؟
ابوحنيفه گفت : مى گويم آدم بخيلى است .
امام فرمود: آيا خداوند بخيل است تا اينكه در روز قيامت در مورد غذاهايى كه به ما داده ما را بازخواست كند؟
ابوحنيفه گفت : پس مقصود از نعمتهايى كه قرآن مى گويد انسان مؤ اخذه مى شود چيست ؟
امام فرمود: مقصود نعمت دوستى ما خاندان رسالت و اهل بيت است.