اوّل‌: ظُهور حضرت‌ مهديّ أرواحنا فِداه‌ كه‌ در آن‌ بشريّت‌ راه‌ سريعي‌ را بسوي‌ كمال‌ طيّ ميكند.

 دوّم‌: رجعت‌ كه‌ در آن‌ با پيدايش‌ ظهورات‌ و انوار و رجوع‌ ائمّه‌ عليهم‌ السّلام‌ به‌ دنيا، تمام‌ مراحل‌ استعداديّة‌ مردم‌ كه‌ در زمان‌ آن‌ بزرگواران‌ به‌ مرحلة‌ فعليّت‌ نرسيده‌ است‌ به‌ فعليّت‌ و تحقّق‌ ميرسد.

 سوّم‌: قيامت‌ كه‌ موجب‌ تكامل‌ دو دورة‌ سابق‌ و از دست‌ دادن‌ إنّيّات‌ و طلوع‌ صفت‌ جلال‌ حضرت‌ كبريائي‌ و مندكّ شدن‌ هويّات‌ و شخصيّات‌ به‌ ظهور حقيقت‌ در عوالم‌ است‌.

 اين‌ سه‌ مرحله‌ بر يكديگر مترتّب‌ بوده‌ و تا اوّلي‌ طيّ نشود دويّمي‌ نخواهد شد، و تا دويّمي‌ متحقّق‌ نگردد سوّمي‌ تحقّق‌ نخواهد يافت‌.

 دربارة‌ علائم‌ ظهور و علائم‌ رجعت‌ و قيامت‌، اخبار بسياري‌ وارد شده‌ است‌ و بزرگان‌ در كتب‌ ضبط‌ نموده‌اند؛ گرچه‌ اطمينان‌ به‌ صحّت‌ همة‌ آنها نيست‌، و در آنها اخبار ضِعاف‌ بسيار است‌.

 ولي‌ از مجموع‌ آنها اجمالاً استفاده‌ ميشود كه‌ هر يك‌ از اين‌ سه‌ مرحله‌ از ظهور و رجعت‌ و قيامت‌ داراي‌ مشخّصات‌ و علائم‌ و آثاري‌ مختصّ به‌ خود هستند.

 علاوه‌ بعضي‌ از آنها داراي‌ سندهاي‌ صحيح‌ بوده‌ و طبق‌ قواعد اصوليّه‌، از نقطة‌ نظر پذيرش‌ قابل‌ قبول‌ است‌؛ چه‌ رواياتي‌ كه‌ از رسول‌ اكرم‌ صادر شده‌ و چه‌ از ائمّة‌ اهل‌ بيت‌ سلام‌ الله‌ عليهم‌ أجمعين‌.