خروس خوان عشق را پیغامبری سر داد
جمع بودیم تا شاید زمزمه های عشقمان را کسی پاسخ دهد...
کلام ها شاید باید نوری می شدند که از دل هایمان از هدیه ای که خدای عزیز در وجودمان به ودیعه
گذاشته بود نفوذ می کرد ؛ نفوذی سرشار از....
دستهایمان را به هم دهیم ،شاید این بار نجواهای وجودمان به فریاد مبدّل شود
تا لا اقل وجودمان را بلرزاند.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۷/۰۶/۲۷ ساعت 16:48 توسط ز.قـاسـمـی
|