پرواز
پرواز ز پروای خوش اين دل معشوق هرجا که رهی داشت پری ديد
سـرخـوش زهوای خـوش آن دوسـت راهی ز سپيـد در شـب آن ديـد
بگذشت سنينـی ز پــر آسوده گنهکار يـارا تو ز بيـم غم خود،وقـت امـان ده
من همان پر بينام و نشانم، طلبم کن از سِر درون و دل مينای خود، زندگی ام ده
ور شمس بتــابد به درون دل تــاريـک آن شمس تـويی و دل تـاريـک، دل ما
آن دل، دل نشود جز به صدای خبر دوست آن دوست تـويی و دل بـيتـاب، دل ما
گفتش به تو ای يار،زمانی بدهی به پر معشوق بـاشد که رها يافت ز غم سير، خدايا
ايـن زمان آمـد و راهی تـو نهادی به دل ما خـواهـم ز تـو پــرواز مـن پـيـر، خـدايـا
این شعر از یکی از دوستانم هست که برای این شبهای عزیز گفته بود...التماس دعا
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۷/۰۷/۰۳ ساعت 18:21 توسط زهــرا الـسادات فانیــان
|